به گزارش پایگاه خبری افق نو، «علیرضا نمکی» از فعالان رسانه ای آران و بیدگل در یادداشتی اختصاصی در این پایگاه خبری به مکانیسم ماشه برجام و رویای غرب گرایان ایران واکنش نشان داد و بیان کرده است: در بزنگاههای تاریخی، گاهی اوقات تهدیدها لباس فرصت به تن میکنند و میتوانند نه تنها مسیری جدید […]
به گزارش پایگاه خبری افق نو، «علیرضا نمکی» از فعالان رسانه ای آران و بیدگل در یادداشتی اختصاصی در این پایگاه خبری به مکانیسم ماشه برجام و رویای غرب گرایان ایران واکنش نشان داد و بیان کرده است: در بزنگاههای تاریخی، گاهی اوقات تهدیدها لباس فرصت به تن میکنند و میتوانند نه تنها مسیری جدید را بگشایند، بلکه پرده از حقایقی دیرینه بردارند. مکانیسم ماشه یا همان “اسنپبک” که زمانی غول وحشتآفرین برجام شمرده میشد، امروز در قامت یک “معشوقه دیوصفت” رخ مینماید که برای جریان غربگرای داخلی، حکم لحظه «شکست عشقی نهایی» را دارد.
این تنها یک واقعه حقوقی و بینالمللی نیست؛ بلکه نقطه عطفی است برای بازنگری در یک مسیر فکری، سیاسی و اقتصادی که سالها بر فضای کشور سایه افکنده بود. غرب و غربگرایان برای سالیان متمادی، مکانیسم ماشه را به عنوان شمشیر داموکلس بالای سر اقتصاد و دیپلماسی ایران نگه می داشتند.تا هرگونه تخطی از برجام، گویی به معنای بازگشت فوری و همهجانبه تحریمها و فروپاشی اقتصادی ایران تصور شود. در واقع این روایت کاذب، ابزاری قدرتمند در دست کسانی بود که معتقد بودند راه نجات کشور، در گرو تنشزدایی مطلق با غرب و حفظ به هر قیمت برجام است. اما امروز، واقعیت چیز دیگری را فریاد میزند:آمریکا، سالهاست که فراتر از تحریمهای برجامی، جامعترین و شدید ترین و بیسابقهترین تحریمها را علیه ملت ایران اعمال کرده است. بنابراین، بازگشت مکانیسم ماشه و تحریمهای گذشته، در عمل چیز جدیدی به ارمغان نمیآورد زیرا مقاومت مردم و اقتصاد ایران تا حد زیادی خود را با این شرایط وفق داده است.
اگر چه تئرویکای اروپایی این قصد را نداشتند و از سر ناچاری سمت آخرین تلاش،خود برای شکستن مقاومت مردم ایران در برابر زیادی خواهی غرب وحشی رفتند اما با فعال شدن مکانیزم ماشه در واقع پرده از «بزرگنمایی» عامدانه تهدید اسنپبک برداشته میشود؛ بزرگنماییای که هدفش، تحت فشار قرار دادن ایران برای پذیرش توافقاتی به مراتب «خطرناکتر و جنگسازتر» بود.
چرا که «خسارت محض» برجام، بیش از هر چیز به عدم دستیابی به اهداف اقتصادی و سیاسی مورد نظر غرب بازمیگشت. اما در دل همین “خسارت”، نیز با ابتکار و ذکاوت دلسوزان فرصتهایی بنفع مردم به وجود آمد تا موجب رنج و خود خوری نظام سلطه گردیده باشد. تا برای دلداری از استیصال خود در برابر مقاومت مردم ایران، ریسک شلیک آخرین گلوله در طپانچه خود را با امیدهای واهی بیازمایند
اما اسنپبک امروز دیگر تهدیدی ویرانگر نیست؛ بلکه به آینهای تبدیل شده که ناکارآمدی رویکرد “همهچیز برای برجام” را به تصویر میکشد و به ما امکان میدهد تا با دیدی واقعبینانهتر به دیپلماسی بینالملل نگاه کنیم. اما نباید این رخداد را فراموش نماییم که «شکست عشقی» غربگراها ،پایان یک توهم است. چرا که تعلق خاطر به غرب، نه صرفاً یک رویکرد سیاسی، بلکه برای بسیاری از تسلیم طلبان به یک «عشق» فکری و آرمانی تبدیل شده بود. و ایدهی اینکه «غرب» تنها راه پیشرفت و تنها «جامعه جهانی» واقعی است، در مبنای بسیاری از تفکرات این قبیل افراد وجود داشت.
ولیکن اکنون، اسنپبک به مثابه افشای خیانت «معشوقه دیوصفت» (غرب) است که نشان میدهد: غرب، نه تنها به تعهدات خود عمل نمی کند، بلکه هر بار با بهانههای جدید، فشارها را افزایش می دهد.لذا اسنپبک آخرین میخ بر تابوت این توهم است که عده ای تصور می کردند میتوان بر قول و قرار “معشوقه دیوصفت” اعتماد کرد.
از خاطر نباید برد در تمام سالهای برجامی جریان داخلی غربگرا، با حملات بیوقفه به سیاست «مقاومت اقتصادی»، ناخواسته و شاید هم با هدفی دیگر، «جاده صافکن» اهداف دشمن خارجی شده بودند. اسنپبک، این فرصت را فراهم میآورد تا این جریان، دست از توجیه ناکامیها برداشته و با واقعیتهای جدید جهانی روبرو شوند.
اکنون همه پی به این واقعیت برده اند ترسی که از اسنپبک در دلها کاشته شده بود، «برزخی خودساخته» بوده است که جلوی ابتکار عمل و حرکت رو به جلوی کشور را میگرفت. باید به این حقیقت برسیم که امروز، این برزخ میتواند به «فرصتی تاریخی برای عبور از اجبار و تهدید» تبدیل شود. مکانیسم ماشه نه تنها پایان یک رویاست، بلکه سرآغاز یک بیداری و حرکت به سوی «جامعه جهانی حقیقی» است. این جامعه، نه در پایتختهای غربی، بلکه در شرق و در میان قدرتهای نوظهور اقتصادی و سیاسی جهان مانند چین، روسیه، اعضای پیمان شانگهای و بریکس قرار دارد.
اکنون نگاه به شرق، نه انتخاب اضطراری، بلکه «بازگشت به جامعه جهانی واقعی» تبدیل شده است. این جامعه، با «بزرگترین اقتصادهای عالم و بیشترین جمعیت کره زمین»، نویدبخش رشد اقتصادی ۸ درصدی و “پیمانهای اقتصادی جاندار” است که میتواند اقتصاد ایران را از وابستگی به غرب رها سازد.
در جهانی که “معشوقه دیوصفت” تنها به منافع خود میاندیشد و “قدرت موشکی” ایران را تهدید میخواند،” ایران قوی ” خواهد توانست در سایه اتحاد مقدس ملت، جهاد اقتصادی و این اقتدار نظامی به یکی از «ارکان و متحدان کشورهای آفریننده نظم نوین دنیا» تبدیل شود.
Sunday, 14 September , 2025