دسترسی ها

گفتگوی اختصاصی خبرگزاری افق نو آران و بیدگل با آقای حاج محمد تقی حقیقیـــان «پیشکسوت دوران پیروزی انقلاب اسلامی» از زمان قبل از انقلاب و شهادت شهید انقلاب علی خدمتی در آران و بیدگل تا لحظه ورود حضرت امام خمینی به ایران و شب ۲۲ بهمن ماه سال ۱۳۵۷

حاج محمدتقی حقیقیان در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری افق نو آران و بیدگل گفت: از زمان قبل انقلاب تا پیروزی انقلاب، اتفاقاتی که لمس کردم را خدمت شما عرض می‌کنم.
بنده ابتدا در سن ۱۲ سالگی بودم که ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ اتفاق افتاد و در آران و بیدگل هم هم‌طراز با شهر قم و بقیه شهر‌ها این اتفاق افتاد، تا آنجا که ما چله قمی ها را در مسجد محقق آران و بیدگل برگزار کردیم.
وی افزود: در سال ۱۳۵۷ اوج تظاهرات و مراسمات علیه رژیم طاغوت و پهلوی بود، در کاشان و آران و بیدگل هر روز در مساجد جلسه برقرار میشد و بعداز جلسه تظاهرات آغاز میشد.

حقیقیان با اشاره به دوران پیروزی و اوج انقلاب، افزود: بنده در روزهای پیروزی انقلاب یعنی ۱۹، ۲۰ و ۲۱ بهمن در تهران بودم و همراه با آقای مرحوم عمویی، مرتب در تظاهرات شرکت می‌کردیم.
ما شب قبل از ۲۲ بهمن در منزلی واقع در تهران بودیم که چسبیده به نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی بود و نیروی آنها می‌آمدند و می‌گفتند که قرار است هلیکوپتر همه ی شهر را بمباران کند و پیغام را به امام رساندند و حضرت امام گفت: خیالتان راحت باشد و به اذن خدا هیچ اتفاقی نمی‌افتد.
وقتی به امام می‌گفتند بمب ها را بستند و خلبان ها آماده پرواز هستند و منتظر دستور شلیک، ولی امام می‌گفت خبری نیست و هیچ اتفاقی نمی‌افتد و همینطور هم شد.
روز بعد هم ما یک گوشه ای از تهران بودیم و در میدان فوزیه (امام حسین فعلی) و پیروزی انقلاب را جشن گرفتیم.

حاج محمدتقی حقیقیان با بیان خاطرات مربوط به ۱۷ شهریور (معروف به جمعه سیاه) گفت: آن روز به ماموران پهلوی دستور تیراندازی مستقیم به مردم را داده بودند و به ما هشدار می‌دادند و ما می‌گفتیم که باید مراجع به ما دستور بدهند که از تظاهرات منصرف شویم. در آن زمان استوار ناصری مسئول ژاندارمری آران و بیدگل بود و به من گفت اگر ما تیراندازی نکنیم، بالا دستی ما را می‌کشند ولی ما باز تظاهرات را اجرا کردیم.

حقیقیان ادامه داد: بعداز اجرای تظاهرات ۱۷ شهریور در آران و بیدگل، وقتی رفتم محمد هلال دیگر مردم پراکنده شده بودند و مأمورین شاه آمدند و وقتی دیدند تظاهرات تمام شده، مرتب به زمین تیراندازی می‌کردند، در زمان برگشت با حالت خشن آمدند و روبه‌روی مدرسه ابریشم چی، شهید علی خدمتی در کوچه ایستاده بود و مأمورین شاه کوچه را به رگبار بستند و شهید خدمتی از ناحیه پا به شدت مجروح شد. او را به بیمارستان متینی کاشان منتقل کردیم و دکتر ها مجبور شدند پاهای او را قطع کنند.
حقیقیان افزود: بسیاری از همشهریان حاضر شدند تا به او خون اهدا کنند و در بانک خون به این شهید بزرگوار خون اهدا شد. بالاخره شهید خدمتی به هوش آمد و چند روز بعد مأموران شاه دوباره ریختند در بیمارستان و همه را بیرون کردند. بعداز ۱۵ دقیقه از آنجا بیرون آمدند و وقتی ما رفتیم داخل دیدیم شهید خدمتی را خفه کرده اند و او را به شهادت رساندند.

در پایان حاج محمد حقیقیان به زمان ورود امام خمینی به میهن اسلامی در ۱۲ بهمن اشاره کرد و گفت: در زمان ورود امام، بنده در تهران بودم و از شدت ازدحام جمعیت مردم، ما نتوانستیم به فرودگاه برویم و تصمیم گرفتیم زودتر به بهشت زهرا برویم و توفیق شد برای اولین بار امام را از نزدیک ببینیم.

قسمت اول؛

قسمت دوم؛

قسمت سوم؛

آدرس ما در پیام‌رسان ها:  Ofoghenoab@